یادداشت/ سید محمد طالبیان

رابطه دعا با محبت و معرفت

شیفته یاد خدا بودن از محبت بر می‌خیزد و نشانه رابطه عاشقانه است. آدمی کسی را که دوست دارد، اسمش را و همه متعلقاتش را هم دوست دارد. نام حق را عاشقانه بردن، نه تنها سیرابی جان، که مایه زدودن پلیدی‌ها و اندوه‌ها هم هست.
کد خبر: ۶۵۹۲۰۴
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴ - 02April 2024

رابطه دعا با محبت و معرفتگروه استان‌های دفاع‌پرس‌ـ «سید محمد طالبیان» پژوهشگر دفاع مقدس؛ آیا ارتباط انسان با خدا و حقیقت دینداری فقط منحصر به اظهار محبت و بیان شوق است یا قید و وصف دیگری هم در آن دخیل است؟ 

در فرازی از مناجات شعبانیه آمده است: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصارقلوبنا بضیا نظرها». در چند بند دعای فوق سه نکته بسیار مهم آمده است. یکی محبت به خدا، دیگری معرفت به او و سومی خوف از او. در حقیقت یک ریشه آمده و دو میوه. ریشه معرفت است و میوه‌ها، خوف و محبت. حقیقت دینداری هم جز این نیست. معرفتی عاشقانه و خائفانه.

برخی از دین‌شناسان حقیقت دین را تنها تادیب به آداب دین و احترام به شعائر دانسته‌اند و برخی دیگر بر محبت ورزیدن نسبت به خداوند انگشت نهاده‌اند.

یکی از اندیشه‌هایی که در میان ما شایع است و احتمالا از عالم مسیحیت به ما رسیده همین است که حقیقت دین عبارت است از محبت؛ و فرد دیندار کسی است که از این سرمایه عظیم برخوردار باشد. در سخنان عارفان ما نیز تعبیراتی دال بر این معنا آن قدر فراوان است که حاجت به نقل نیست. البته در تاثیرپذیری از تفکر مسیحی جای ملامت نیست. زیرا تفارق و تعارضی در گوهر ادیان آسمانی نیست ولذا اشکال ندارد متفکران دینی از یکدیگر اثر بپذیرند؛ اما امر ناروا و ناگوار آن است که این تأثرات حجاب درک و کشف بعضی از حقایق و معارف دیگر شود.

عارفان عاشق ما بر محبت تاکید فراوان کرده‌اند و رابطه خالق و مخلوق را کما بیش در این امر خلاصه کرده‌اند و البته با این کار به حل معضلات بسیاری نائل آمده‌اند. کسی که اهل محبت است نمی‌تواند سایه این محبت را بر سر دیگران نگستراند.

خلق همه یکسره نهال خدایند
هیچ نه برکن تو زین نهال ونه بشکن (۱)

این انسان‌نوازی عارفانه‌ای است که از عشق به خداوند نشات می‌گیرد و به حقیقت اگر تفکر و گرایش دینی آدمی خالی از محبت و رحمت باشد، نه دیندار حقیقی و نه انسان واقعی است.

شیفته یاد خدا بودن از محبت بر می‌خیزد و نشانه رابطه عاشقانه است. آدمی کسی را که دوست دارد، اسمش را و همه متعلقاتش را هم دوست دارد. نام حق را عاشقانه بردن، نه تنها سیرابی جان، که مایه زدودن پلیدی‌ها و اندوه‌ها هم هست.

چون درآید نام پاک اندر دهان
نی پلیدی ماند و نی اندهان 
ذکر حق پاک است، چون پاکی رسید
رخت بر بندد برون آید پلید (۲)

با همه این‌ها پاره‌ای از عارفان که در باب رابطه محبت‌آمیز و عاشقانه بنده با خدا پافشرده‌اند، از یک جنبه از جوانب مهم روحی آدمی غافل مانده‌اند و آن عبارت است از شجاعت و صلابت که در سایه این محبت باید به وجود آید.

بسیاری از بزرگان ما یا این ثمره عشق را در نیافته‌اند، یا بر آن تکیه نکرده‌اند و تنها بر عجز و نیاز عاشق انگشت نهاده‌اند.

پی‌نوشت:

۱- دیوان اشعار ناصر خسرو
۲- مثنوی، دفتر سوم، ابیات ۱۸۵ تا ۱۸۸

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار