دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده

«شهدا»؛ عاملان قرآن و پرچمداران بصیرت

شهدا در طول حیات دنیایی خود تنها به بیداری شب‌های قدر و قرآن به سر گرفتن اکتفا نکردند، بلکه همواره در زندگی احیا گرفتند و با بصیرت، به قرآن عمل کردند و در دانشگاه الهی، حق و باطل را تشخیص داده و راه روشن شهادت را به تأسی از سالار شهیدان برگزیدند.
کد خبر: ۶۵۸۹۸۱
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۰ - 31March 2024

«شهدا»؛ عاملان قرآن و پرچمداران بصیرتگروه استان‌های دفاع‌پرس‌_ «ابوالقاسم محمدزاده» پیشکسوت دفاع مقدس؛ بیستمین سحر را تجربه کردیم در حالیکه شب قدر را با همه گرفتاری‌هایی که از درون و برون بر دامن ما چنگ انداخته و همچون عنکبوتی به دست و پایمان تار می‌افکند پشت سر گذاشتیم که شیطان به دنبال اسارت ماست. شیطان نفس و شیطان رجیم. همانی که سوگند خورد تا انسان را از راه راست منحرف کند.

در گذر عمر و تورق دفتر عمر، به سال‌هایی می‌رسم که جوان بودم و خام،  و در آن ایام مهمان سفره الهی شده بودیم و بازار خودسازی و ایثار و شهادت گرم بود و فصل جهاد اصغر. در آن ایام، سید مرتضی آوینی چه زیبا گفته بود: «اگر شب قدر! شبی باشد که تقدیر عالم در آن تعیین می‌گردد، همه‌ی شب‌های جبهه شب قدر است». و چه افسوسی نصیبم می‌شود پس از سال‌هایی که از آن روزها گذشته است.

جبهه و جنگ محل آزمون سخت عقل و نفس بود و دانشگاه خودسازی. چه نیکو عده‌ای در آن میانه فارغ‌التحصیل دانشگاه عشق و عمل به فرایض شدند. دروس عملی را ۲۰ گرفتند و در تئوری، سرآغاز راه ما را کلید زدند و نمره بصیرتشان +A  شد. یعنی بالاترین نمره قبولی دانشگاه.

شاید! آن‌ها در زندگانی همیشه احیا گرفته و تنها به شب‌های قدر اکتفا نکرده بودند. آن‌ها به بیداری شب‌های قدر بسنده نکردند و تنها قرآن به سر نگرفته بودند. بلکه با بصیرت به قرآن عمل کردند. در دانشگاه الهی، حق و باطل را تشخیص داده و راه روشن شهادت را به تأسی از سالار شهیدان برگزیدند. و باید! حالا در فراق آن‌ها و حسرت جاماندن از آن قافله گفت:
همچو ساقی در سجود، جام شهادت می‌زدند
اولین مست‌اند که خواندند سجده در میدان خون
یادگاری از علی (ع) در سینه‌هاشان نقش داشت
رسم کردند رقص خون در معرکه با مشق جنون (۱)

دریغ از غفلت ما و آه از بیداری آن‌ها. و باید! از خودم بپرسم چه کردی؟ و چرا از آن غافله جا ماندی؟ مگر تو در کنارشان نبودی و شب‌زنده‌داریشان را ندیدی؟ آه ...

هیچ می‌دانی چرا آیینه‌ات غماض نیست

زآنکه زنگار رخت ممتاز نیست ..(۲)

آن‌ها به نور حقیقت و صفای باطن راه یافتند و ما بی‌آنکه دیده‌هامان بیدار شود و قلب‌هایمان احیا بگیرند، فقط بیدار ماندیم. اما بیدار نشدیم.

شاید! در شب‌های نوزدهم آن سال‌ها که برآورد اعمال صورت می‌گرفت، عمل مثبت و قابل ارائه‌ای نداشتیم که در شب بیست و یکم به تصویب برسد و مولا و صاحبمان در شب بیست و سوم آن را تنفیذ فرماید (۲) و در دانشگاه شهادت نمره قبولی بگیریم. در حالیکه از سخنان گهر بار او غافل ماندیم و بی‌بهره. سخنانی که وصف حال و روز ما بندگان عاصی است. «بندگانی که با دست قدرتمند خدا آفریده شدند، و بی‌اراده خویش پدید آمده، پرورش یافتند، سپس در گهواره گور آرمیده متلاشی می‌گردند. و روزی به تنهایی سر از قبر بر می‌آورند، و برای گرفتن پاداش به دقت حساب‌رسی می‌گردند، در این چند روزه دنیا مهلت داده شدند تا در راه صحیح قدم بر دارند، راه نجات نشان داده شده تا رضایت خدا را بجویند، تاریکی‌های شک و تردید از آن‌ها برداشته شد، و آن‌ها را آزاد گذاشته‌اند تا برای مسابقه در نیکوکاری‌ها، خود را آماده سازند، تا فکر و اندیشه خود را به کار گیرند و در شناخت نور الهی در زندگانی دنیا تلاش کنند.»

وه! چه مثال‌های بجا، و پند نیکوکار شد، پند داده شد و آن را به گوش جان خرید و به خدا روی آورد، پاسخ مثبت داد و نیایش و زاری کرد، بازگشت و توبه کرد، در پی راهنمایان الهی رفت و پیروی کرد، راه نشانش سود طاعت را ذخیره کرد، و باطن را پاکیزه نگاه داشت، آخرت را آباد. کاش ذره‌ای علی‌گونه بودیم .(۳)

پی‌نوشت:

۱_ شعر از نویسنده

۲_ به استناد حدیثی از امام صادق که فرمودند: «التقدیر فى لیلة تسعة عشر و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة ثلاث و عشرین» برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گیرد و تصویب آن در شب بیست و یكم و تنفیذ آن در شب بیست‏ و سوم.» وسائل الشیعه جلد ۷ ص ۲۵۹.

۳_ خطبه ۸۳ نهج البلاغه

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار