خاطرات کوچک‌ترین اسیر ایرانی اردوگاه موصل

 میترا رفیعی نویسنده کتاب گفت: کتاب «فتاح» درباره دوران اسارت آزاده دفاع مقدس، دکتر فتاح محمدی است که از 15 سالگی به جبهه رفت. او در ده کیلومتری بصره به اسارت نیروهای بعثی درآمد و به مدت 99 ماه و 13 روز در اسارت ماند.

وی در ادامه بیان کرد: فتاح محمدی در آن سالهای عضوی از گروهی مخفی به رهبری مرحوم حاج علیاکبر ابوترابی(ره) بود که به فعالیتهای فرهنگی، ورزشی و ... در میان اسرا میپرداختند.


در بخشی از این کتاب که مربوط به حضور مرحوم حاج علی اکبر ابوترابی در میان اسراست، آمده: «بعد از اینکه با همة اسرا دست داد، گوشهای نشست. همه دورش حلقه زدیم. با بسمالله شروع کرد و در ادامه گفت: «پسرانم، به اسارت به عنوان یه نوع زندگی نگاه کنید. ما باید سعی کنیم خودمون رو زنده نگه داریم. آزادگی اونه که اگه توی زندان هم باشی، آزاده باشی. نذارید کسالت و غم به شما چیره بشه که این دشمن شماست و خود شیطانه. خودتون رو مشغول کنید. نذارید روزمرگی پیدا کنید. برنامهریزی کنید و کارهای فرهنگی انجام بدید. کلاسهای آموزشی، ورزشی و...، هر کس هر توانایی که داره انجام بده و به بقیه یاد بده که این زکات علمشه. وقتی توی این زندان این کارها رو انجام بدید، ثوابش از زمانی که آزاد بودید بیشتره. حاجآقا مروتی مسئول فرهنگیِ شماست. آقای موسوی هم کنارشه. هر کس هر تواناییای داره، اعلام کنه تا گروهبندی بشید و کلاسها شروع بشه. حتماً به قرآن و روخوانی قرآن توجه کنید. اینجا باید سکوی پرتابی باشه برای پیشرفت آیندهتون در زمانی که به ایران برگشتید. روزانه برنامهریزی کنید. هر روزتون باید بهتر از دیروز باشه. من هم همۀ تلاشم رو میکنم تا عراقیها رو راضی کنم امکانات ورزشی و آموزشی براتون فراهم کنن. یه چیز دیگهای که خیلی مهمه اینه که باید با هم اتحاد داشته باشید. اگه زمانی بعضی از اسرا به مسائل انقلابی بیتفاوت شدن، اونها رو طردشون نکنید. اگه قرآن به خاطر اینکه کلام خداست حرمت داره، انسان هم آفریدة خداست و ارزش داره. از طرفی، آیات قرآن هم برای همین انسان اومده. پس باید حرمت انسانها حفظ بشه. اگه فردی بیمار باشه و به خاطر مشکلی که داره به نماز اول وقت نرسه، بین اسرا شایعه میشه که دیگه بریده و به سمت دشمن رفته! خدا راضی نیست که آبروی هر انسانی به سادگی از بین بره! این تهمتها رو نزنید و برای حفظ آبروی دیگران اهمیتی بیش از آبروی خودتون قائل باشید. نبینم که به سربازان عراقی فحش و ناسزا بدید و اونها رو نفرین کنید. شما باید اونها رو دعا کنید و در دلتون آرزوی هدایتشون رو داشته باشید. دفعۀ بعد که اومدم، باید گزارش کارهاتون رو بهم بدید. دفعة بعد وقتشه شما از کارهاتون حرف بزنید و من بشنوم.»

سپس من را به حاجآقا مروتی نشان داد و گفت: «این جوون رو هم به کار بگیر تا کمکت کنه.»
گفتنی است کتاب «فتاح» در جشنواره خاطره نویسی ادبیات دفاع مقدس که سال93 برگزار شد، مقام اول را کسب کرد.

منبع: سوره مهر