دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

۳۰ سال فرماندهی عملیات؛ از آزادسازی پاوه تا درگیری با پژاک

همسر شهید قهاری گفت: بعضی مردم از شهر‌های مرزی دورند و اطلاعی از اتفاقاتی که در این نواحی می‌افتد، ندارند. در صورتی که سردار شهید قهاری هفت سال پیش در سال‌های بعد از جنگ در همین شهر‌های مرزی شمال غرب کشور در درگیری با پژاک شهید شد.
کد خبر: ۶۱۰۷۱۵
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۴:۴۰ - 18August 2023

۳۰ سال فرماندهی عملیات؛ از آزادسازی پاوه تا درگیری با پژاکبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهدای مبارزه با پژاک از جمله شهدایی هستند که مظلوم و غریب واقع شدهاند. کسانی که امنیت امروز مرز‌های جمهوری اسلامی مرهون خون آنان است و در گمنامی روز‌ها و شبهایشان را با جهاد گذراندند.

شهید سعید قهاری از جمله این سرداران شهید است که در مرز‌های شمال غربی کشور بعد از سی سال سابقه فرماندهی عملیاتی سپاه در درگیری با گروهک تروریستی پژاک به شهادت رسید. از جمله مسئولیت‌های او میتوان به فرمانده لشکر سه مخصوص نیروی زمینی (حمزه سید الشهدا)، جانشین فرمانده سپاه همدان، جانشینی تیپ انصار الرسول (ص) در شاخ شمیران و اورامانات، فرماندهی سپاه و تیپ مریوان و قائممقامی قرارگاه شهید شهرامفر در سنندج اشاره کرد.

فرحناز رسولی همسر سردار شهید حاج سعید قهاری ۲۲ سال زندگی مشترک با او داشته است و حالا او را اینگونه معرفی میکند: این شهید جزو شهدایی است که گستردگی خدمت بالایی دارد. در ده شهر و پنج استان خدمت کرده و اهم خدمتش هم در کردستان و آذربایجان بوده است. در زمان خودش و بعد از شهید بروجردی به مسیح شماره دو کردستان معروف شد. چون هم زمان جنگ در کردستان بود و هم بعد از جنگ با حزب درگیر بود. زیرا بعد از شهید بروجردی از کسانی بود که عملیات‌های پارتیزانی با احزاب کرد در کردستان داشت و دائم با آن‌ها درگیر بود. آخرین مسئولیتی هم که داشت، فرمانده لشکر سه نیرو مخصوص سیدالشهدا (ع) در ارومیه بود. او در عملیات پاکسازی مناطق مرزی در چهارم اسفندماه ۱۳۸۵ به شهادت رسید.

از سال‌های جنگ تحمیلی بگویید. سال ۶۳ وقتی ازدواج کردید هنوز نیمی از سال‌های دفاع مقدس باقی مانده بود. در آن روز‌ها زندگیتان چطور بود؟

سال اول ازدواجمان در سنقر که شهر خودم است زندگی میکردیم. درست است که آنجا وطن من بود، اما من در ناامنی کامل بودم. هیچ امنیتی نداشتم. به خاطر اینکه از زندگی پدر و مادر خارج شدم و رفتم در زندگی شهید قهاری. زندگی این شهید یک خانه سازمانی در حاشیه و کنار شهر بود که تازه ساخته شده بود. این خانه فاقد هر نوع امکانات بود. یک شهرستان کوچک را در سی سال گذشته ملاحظه بفرمایید که تازه ساخته شده باشد. نه آسفالت داشتیم، نه تلفن، و نه نرده و پنجره که امروزه همه روستا‌ها دارند. یک تلویزیون سیاه و سفید کوچک داشتیم که اکثر اوقات هم خراب میشد و برفک داشت و کسی نبود آنتن و این چیز‌ها را تعمیر کند. من همان جا فرزند اولم بنت الهدی را به دنیا آوردم.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار