گروه سایر رسانههای دفاعپرس، داود مهدوی زادگان؛ درباره دلایل نظری ضرورت خالص سازی حکمرانی سخن بسیار است. اما برای بیشتر مردم دلایل عینی آن فهم پذیرتر است. مشاهده عینی مردم از گفتار و رفتار ناخالص کارگزاری آنان را به ضرورت سیاست خالص سازی مدیریت کشور متقاعد میکند.
متأسفانه مملکت بعد از جنگ تحمیلی از مدیریت ناخالص رنجها برده است. تشخیص چنین مدیریتی در دو سال اخیر که سیاست خالص سازی بر امورات حاکم شده برای مردم قدری آسانتر شده است. بی جهت نیست که فقط کارگزار ناخالص با این سیاست مخالف است.
گاهی اوقات با مشاهده سادگی، خوشخیالی و تناقض گویی و خودخواهیهای مفرط در بعضی از سیاسیون به شدت شگفت زده و رنجیده خاطر میشویم. این اوصاف همگی نشانهای از مدیر و کارگزار نا خالص است. به خیال او اگر رئیس جمهور ایران با رئیس جمهور آمریکا آن هم از نوع ترامپی دست میداد تمام مشکلات حل میشد! در عین حال میگوید هیچ تضمینی برای قرار دادها نیست! شاه ایران که دست نشانده خودشان بود، از دست دادن با رئیس جمهور آمریکا هیچ خیری غیر از نکبت و بدبختی برای ملت به ارمغان نیاورد تا چه رسد به مدیر کدخدا پرست.
میگوید ما در حل مشکلات اختیار نداریم، ولی قدرت شان را در تصاحب اتاق بازرگانی که مهمترین نهاد اقتصادی کشور است، به رخ ملت میکشد. اعتراف به بلوغ سیاسی و رشد عقل سیاسی میکند، ولی همچنان سیطره استبداد بین المللی را میپذیرد و از نظام اسلامی میخواهد که برابر آن تمکین کند.
مدت مدیریت کارگزارانی خود در این مملکت را به اندازه عمر یک جوان سی چهل ساله میداند، ولی حاضر به پذیرش سهم خود در اوضاع نا بسامان موجود نیست و به دیگران نسبت میدهد.
بی محابا نسبتهای ناروا و غیر کارشناسی شده به دیگران میدهد. ولی از دیگری چنین انتظاری با او ندارد. میگوید اختیار نیست، ولی همچنان تمنای تصاحب قدرت را دارد. هر آنچه را دیگری میگوید قبول ندارد، ولی از دیگری میخواهد که گفتههای او را قبول کند. در نهایت هم آن کس که استبداد میورزد همان دیگری است و نه او! آن کس که مردمی است، او است و نه دیگری.
اما تاسفبارترین بخش گفتگو اینجاست که اعتراض میکند که چرا امام جمعه شهر مردم را قبل از برگزاری نماز علیه رئیس جمهور میشوراند. شوراندنی که توسط امام جمعه تکذیب شد. ولی همین کارگزار معترض برابر چند ماه شورش اغتشاشگران در فتنه ۴۰۱ نه فقط سکوت میکند بلکه رسانه اش را به حمایت رسانهای از آنها گسیل میدارد!
آیا نظام اسلامی برابر چنین دورویی و ساده اندیشی و خودخواهی و تناقض گوییهای برخی از کارگزارانش حق ندارد سیاست خالص سازی را در پیش گیرد؟ اخلاص از نفاق و خودخواهی و تناقض گویی و ساده اندیشی از شرایط لازم حکمرانی و جامعه خوب است.
مملکت را بیش از این نمیتوان با کارگزار ناخالص اداره کرد. همان مدیریت ناخالص سی و اندی ساله ما را بس. بگذاریم و بگذارید مردم قدری هم خدمت کارگزار خالص انقلابی را تجربه کنند. انشالله
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴