رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس:

انقلاب اسلامی تمامی ساختار‌های قدرت را تغییر داد

سردار نائینی گفت: انقلاب اسلامی تمامی ساختار‌های معمول قدرت را تغییر داد به‌ گونه‌ای که اکثر تحلیلگران مسائل سیاسی و بین‌الملل از تحلیل آن عاجز ماندند.
کد خبر: ۵۰۳۵۹۶
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۷ - 31January 2022

این آخرین جنگ ما نیستبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، بیست و سومین جلسه از سلسله جلسات شورای مطالعات راهبردی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با حضور سردار «علی‌محمد نائینی» رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مشاورین و برخی از راویان و فرماندهان لشکر‌ها و یگان‌های عملیاتی در دوران دفاع مقدس برگزار شد.

در ابتدای جلسه سردار نائینی با اشاره به قرار گرفتن در ایام چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی اظهار داشت: انقلاب ما تمامی ساختار‌های معمول قدرت را تغییر داد به‌ گونه‌ای که اکثر تحلیلگران مسائل سیاسی و بین‌الملل از تحلیل آن عاجز ماندند و امیدواریم که ۲۲ بهمن امسال نمایش مجدد قدرت انقلاب اسلامی باشد و شاهد یک مانور قدرت حضور مردمی در صحنه دفاع از انقلاب و نظام باشیم.

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به برگزاری پنجمین جلسه از سلسله جلسات چرائی و چگونگی رخداد حوادث ماه‌های پایانی جنگ با محوریت سقوط فاو گفت: تدوین روزشمار این وقایع ازجمله ۲۸ و ۲۹ فروردین سال ۱۳۶۷ که مربوط به بازپس‌گیری فاو توسط رژیم بعثی است، ازجمله مأموریت‌های مرکز اسناد می‌باشد که این مهم بر عهده یدالله ایزدی از راویان و تاریخ‌نگاران دفاع مقدس گذاشته‌ شده است که در این جلسه گزارشی از اتفاقات این دو روز ارائه خواهند کرد.

در ادامه جلسه یدالله ایزدی به حمله عراق برای بازپس‌گیری فاو اشاره کرد و اظهار داشت: دوره زمانی حمله عراق به فاو همزمان با برگزاری همایش فرماندهان سپاه پاسداران در باختران (کرمانشاه) است. به همین دلیل دو تن از راویان دفاع مقدس مرکز اسناد در آن بازه زمانی در کنار فرماندهان هستند؛ مجید نداف در کنار آقا محسن (رضایی) و انصاری هم در سطح نیروی زمینی در کنار رحیم (صفوی) و علی شمخانی.

وی با اشاره به اینکه مستند نگاری این واقعه از منظر این دو راوی ثبت و ضبط‌شده است، به روزشمار سقوط فاو اشاره و عنوان کرد: تقریباً چهار سال پیش تدوین روزشمار سقوط فاو در دستور کار قرار گرفت. خوشبختانه گزارش جامع و کاملی از این رخداد در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تنظیم‌شده است؛ بنابراین شرح اتفاقات سقوط فاو مبتنی است بر اطلاعاتی که بر مبنای مشاهدات میدانی جمع‌آوری‌شده و هم جلسات پیوسته‌ای که در سطح فرماندهان عالی جنگ در این خصوص برگزارشده است.

ایزدی به تحولات و محور‌های اصلی این رویداد پرداخت و گفت: عراق در ۵ صبح ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ با بهره‌گیری از برخی یگان‌های سپاه گارد و سپاه هفتم خود در سه محور اصلی جاده البحار، جاده استراتژیک و کارخانه نمک به خطوط دفاعی فاو حمله کرد. همچنین تعدادی قایق هم از محور خور عبدالله به آن‌ها اضافه شد.

این راوی افزود: درمجموع تا قبل از ظهر روز اول رخنه‌هایی در خطوط اول تا سوم حاصل شد. البته در محدوده خط لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (ع)، عراق نتوانست خط را تصرف کند اما در عموم خطوط رخنه کرد و برخلاف دفعات قبل، مانور احاطه‌ای اجرا کرد و به پشت خطوط دوم و سوم عموماً دسترسی پیدا کرد، درحالی‌که رزمندگان هنوز در خط مقدم در حال نبرد با دشمن بودند.

وی ادامه داد: حدود ساعت هفت و ۲۰ دقیقه صبح خبر به کرمانشاه رسید. واکنش رضایی و صفوی در برخورد اولیه با این خبر همراه با تردید بود که آیا این اقدام عراق یک اقدام جدی است یا خیر. خبر به تهران و به آقای هاشمی (فرمانده عالی جنگ) هم قبل از ساعت هشت صبح رسید.

این تاریخ‌نگار دفاع مقدس در ادامه با اشاره به تدبیر فرماندهان جنگ در برخورد با این واقعه تشریح کرد: در باختران چند تصمیم گرفته شد که یک درخواست از آقای هاشمی برای دستور به ارتش، به جهت پشتیبانی هوایی، هوانیروز و تهیه آتش بود. همچنین قرار شد تیمی شامل افرادی همچون سردار صفوی، سردار زهدی، مرتضی قربانی جهت بررسی مسائل به منطقه بیایند.

ایزدی گفت: یکی از ویژگی‌های حمله عراق در فاو گذشته از مانور احاطه‌ای، استفاده وسیع از عوامل شیمیایی بود که باعث شد بخش قابل‌توجه‌ای از یگان‌های تهیه آتش ما در این منطقه از رده خارج شوند و نتوانند مانع از پیشروی ارتش عراق شوند.

تا ظهر روز اول که خط اول سقوط کرده بود، تدبیر دفاعی ما بر اتخاذ آرایش دفاعی در پشت کانال آبی که در سه کیلومتری خط اول حفرشده بود، قرار گرفت. کانال آبی که حدفاصل اروند تا خور عبدالله را پوشش می‌داد و قرار شد آنجا خط دوم ما باشد اما تا ساعت سه بعدازظهر که قرار بود خط دفاعی ما پشت این کانال شکل بگیرد، عراق با نصب پل، از بخش‌هایی از این کانال عبور کرد و با عبور از خطوط اول و دوم به محدوده مقر فرماندهی لشکر ۸ نجف به فرماندهی شهید «احمد کاظمی» رسید.

ایزدی ادامه داد: در ظهر روز اول جلسه‌ای با حضور آقا رحیم در بیمارستان امام رضا (ع) در فاو برگزار شد و آقای غلامپور (فرمانده قرارگاه کربلا) گزارشی را ارائه دادند و آقا رحیم جمع‌بندی کردند و اقدامات و رایزنی‌هایی در جهت بسیج و فراخوان نیرو‌ها از خوزستان و سراسر کشور برای حضور در فاو انجام شد.

این راوی و تاریخ‌نگار دفاع مقدس با بیان اینکه عراق بر تداوم و ادامه پیشروی در بعدازظهر روز اول اصرار داشت، بیان کرد: بنا بر گزارش‌ها، عراق به پایگاه موشکی هلالی شکل کنار جاده ام‌القصر رسیده بود و از طرف سه‌راهی تقاطع جاده ام‌القصر و جاده استراتژیک در حال حرکت بود. وضعیت منطقه تا غروب روز اول دائماً در حال تغییر بود و به ثبات نمی‌رسید.

وی با اشاره به اینکه تحلیل فرماندهان حاضر در صحنه این بود که عراق قصد دارد قبل از تاریکی هوا به یک نقطه قابل اتکایی که قابل پدافند باشد، برسد، تصریح کرد: چراکه بر مبنای تجربیات سال‌های جنگ، عراق قطعاً در شب دست به عملیاتی نخواهد زد و دستاورد‌های خود را برای پیشروی در روز دوم حفظ خواهد کرد.

ایزدی به بازتاب رسانه‌ای این تهاجم اشاره کرد و یادآور شد: از همان بعدازظهر روز اول رادیو بغداد در چند اطلاعیه خبر از پیشروی نیرو‌های عراقی در عمق فاو داد که بلافاصله در رسانه‌های دنیا نیز انعکاس وسیعی پیدا کرد.

وی با اشاره به فراخوان نیرو‌ها برای مقابله با بعثی‌ها و کاستی‌های موجود گفت: جمع‌بندی فرماندهان این بود که حتماً باید یک عملیات آفندی در شب انجام پذیرد، ولی فراهم کردن نیرو خیلی کند صورت می‌پذیرفت. قرار شد لشکر ۲۵ کربلا، دو گردان؛ لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)، سه گردان؛ لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، دو گردان و لشکر ۴۱ ثارالله، چهار گردان را وارد منطقه کنند اما هیچ‌یک از این تدابیر تا ساعت ۲۱ شب اول محقق نشد. از این‌ رو یگان‌ها به‌ صورت ناقص و ضعیف برای حمله به دشمن تحرکاتی را آغاز کردند که چندان اثرگذار نبود.

تک نیرو‌های خودی

این راوی دفاع مقدس از ناهماهنگی‌های موجود برای آمادگی نیرو‌ها تا ساعتی از نیمه‌شب گفت و بیان کرد: لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (ع) در ساعت ۲۵:۱ بامداد روز دوم حرکت خود را آغاز کرد. لشکر‌های ۲۵ کربلا، ۱۴ امام حسین (ع) و ۸ نجف اشرف نیز بین ساعت چهار تا چهار و ۳۰ دقیقه بامداد حمله خود را شروع کردند اما موفقیتی به دست نیامد.

در تماس آقای صفوی با محسن رضایی، دلایل این‌گونه گفته شد: ۱. تعداد انبوه نیرو‌ها و ادوات زرهی دشمن به‌ویژه تانک، ۲. دور خوردن و پراکنده شدن امکانات و نیرو‌های خودی، ۳. جا ماندن و نرسیدن تعدادی از فرمانده گردان‌ها، ادوات، توپخانه و تانک‌ها.

وی افزود: در آنجا تحلیل بر این بود که برای موفقیت در این نبرد نیاز به حداقل ۱۰۰ سورتی پرواز جنگنده‌های خودی و ورود هشت گردان تازه‌نفس می‌باشد که امکان فراهم شدن این نیاز‌ها نبود و بنابراین تدابیر اتخاذشده تا ظهر روز دوم نبرد، عملاً به نتیجه مثبتی نرسید. از ساعت پنج صبح روز دوم و در آستانه روشن شدن هوا، عراق حرکت خود را مثل روز اول آغاز کرد. ساعت شش و ۴۰ دقیقه صبح نیروی هوایی گزارش بمباران دو نقطه از مواضع دشمن در فاو را اعلام کرد.

ایزدی با اشاره به نبرد شجاعانه فرماندهان و رزمندگان یگان‌ها گفت: جنگ روز دوم، جنگ تن‌ به‌ تن و سختی است و فرمانده یگان‌ها در خط درگیر می‌باشند. درگیری مستقیم فرمانده یگان‌ها ازجمله لشکر ۲۵ کربلا و هشت نجف اشرف که گزارشات آن به قرارگاه می‌رسد و در اسناد ما نیز ثبت‌شده است، قابل‌توجه است. از طرفی در تماس‌هایی که فرمانده لشکر‌ها تا ظهر روز دوم با آقا رحیم (فرمانده ارشد منطقه) داشتند، مطرح می‌کردند که دیگر خطوط قابل نگهداری نیستند.

این آخرین جنگ ما نیست

ایزدی گفت: مقاومت شجاعانه برخی از فرمانده لشکرها، موجب نگرانی رحیم صفوی از اسیر شدن احتمالی آن‌ها به دست دشمن می‌شود تا بدان جا که وی پیام‌هایی را از طریق پیک برای آن‌ها (اشاره به مرتضی قربانی) به‌منظور برگشت به عقب می‌فرستد که پیام مشخصی دریافت نمی‌شود و در نهایت آقا رحیم نامه‌ای بدین مضمون برای آن‌ها می‌فرستد: «این آخرین جنگ ما نیست.» وقتی خبر بازگشت آقا مرتضی آمد، آقا رحیم نمی‌توانست خوشحالی خود را بروز ندهد.

عقب‌نشینی

این راوی دفاع مقدس با اشاره به جریان عقب‌نشینی نیرو‌ها از فاو گفت: با شکسته شدن آخرین خط تدافعی ما در فاو تا ظهر روز دوم نبرد (۲۹ فروردین) و ممکن نبودن دفاع، دستور تخلیه تدریجی منطقه از نیرو‌ها و ادوات به سمت شرق رودخانه اروند داده شد. آقا رحیم در ساعت ۴۰:۱۱ به فرمانده قرارگاه کربلا، دستور ترک قرارگاه را صادر کرد که وی به سمت قرارگاه صابرین در نزدیکی پل بعثت و آقا رحیم هم به سمت قرارگاه باهنر در شرق اروند آمد.

وی ادامه داد: در این هنگام هواپیما‌های عراقی کانون حملات خود را به سمت پل بعثت که محل عبور نیرو‌ها و ادوات ما به عقب بود، قراردادند. اصابت بمبی به پل باعث ایجاد حفره‌ای به مساحت حدود سه متر بر روی پل‌شده بود که امکان عبور دادن تجهیزات را سخت کرده بود، البته نیرو‌های پیاده قادر به عبور از پل و بازگشت به عقب بودند. نبود قایق به مقدار کافی مشکلاتی را برای عبور نیرو‌ها به سمت شرق اروند و سرزمین خودمان ایجاد کرده بود که باعث ایجاد ترافیک و تجمع زیاد نیرو‌ها در آن قسمت رودخانه شده بود. تا شب روز سوم و با ترمیم پل، بخشی از ادوات به این سمت رودخانه انتقال داده شد که البته نیامدن ارتش عراق به حاشیه رودخانه نیز در این جابجایی ما و انتقال ادوات تأثیر مثبت داشت.

مانور تبلیغاتی صدام

ایزدی در ادامه با اشاره به تلاش بعثی‌ها برای بهره‌برداری تبلیغاتی از این رخداد، گفت: بعداً صدام در مصاحبه خود که اهداف تبلیغات روانی را دنبال می‌کرد؛ گفت «فرماندهان گارد و سپاه هفتم از من خواسته بودند که از پل بعثت عبور کنند که ما دستور دادیم این کار را نکنند.»

وی افزود: عراق در اطلاعیه سه هزار و ۱۴۵ خود که در میانه روز دوم صادر کرد؛ خبر از پایان عملیات و تصرف فاو توسط ارتش خود داد. ملک حسین، پادشاه اردن، پادشاه عربستان در تماس‌های تلفنی این پیروزی را به صدام تبریک گفتند و صدام برای شکر گذاری به مکه رفت.

جلسه واکاوی سقوط فاو

این راوی دفاع مقدس اشاره کرد: آقای هاشمی شب روز سوم (۳۰ فروردین) بنا به گفته راوی ساعت ۲۱ شب وارد منطقه شد و جلسه بررسی سقوط فاو در قرارگاه امام علی (ع) شلمچه تشکیل شد که تا حدود ساعت یک و ۳۰ دقیقه تا دو بامداد طول کشید.

حمایت آمریکا از صدام

وی با اشاره به حمایت آمریکا در این نبرد از صدام افزود: در نظر داشته باشید که در روز دوم نبرد فاو (۲۹ فروردین) آمریکا به برخی از سکو‌های نفتی ما در خلیج‌فارس حمله می‌کند. در واقع یک گره چندوجهی در این تهاجم ایجاد می‌شود که تمرکز ما را در جبهه فاو بر هم می‌زند.

اتخاذ رویکرد اصلاحی - دفاعی در جنگ

ایزدی با اشاره به توجه فرماندهان به بحث پدافند در ماه‌های پایانی جنگ، گفت: از زمانی که فاو را در سال ۱۳۶۴ تصرف کردیم که این موفقیت تقریباً بعد از دو سال ناکامی حاصل شد، حفظ آن منطقه آن‌قدر برای ما اهمیت داشت که دفاع و پدافند از آن را به‌غیراز سپاه به نیروی دیگری ندهیم. وقتی هم که در کربلای ۵ این موفقیت تکرار شد، همین منطق حاکم بود، در حلبچه نیز این موضوع استمرار پیدا کرد.

وی یادآور شد: در اواخر جنگ بود که سردار رشید دستور دادند گزارشی تهیه شود که در آن مشخص شود طول خطوط پدافندی در دست سپاه چقدر است. گزارش‌ها حاکی از آن بود که ۶۰۰ کیلومتر طول خطوط پدافندی سپاه در پایان جنگ است. این تحقیق میدانی برای بعد از سقوط فاو است و نکته مهم این بود که کلیدی‌ترین و حساس‌ترین مناطق متصرفاتی به سپاه واگذارشده بود.

این راوی دفاع مقدس ادامه داد: در اواخر جنگ دیدگاه آقا محسن این بود که مأموریت بخشی از خطوط پدافندی سپاه به ارتش که از بودجه بیشتری نیز برخوردار بود، واگذار شود، چراکه گستردگی این خطوط پدافندی و حفظ و نگهداری از آن توان هجومی سپاه را پایین آورده بود. در واقع سپاه هم‌زمان با مأموریت پدافندی حفظ این خطوط، عملیات‌های آفندی را نیز انجام می‌داد که نمود بارز آن در شمال غرب بود. در واقع این‌ها منطق‌هایی است که به‌عنوان معضلات جنگ، در اواخر جنگ گریبان ما را گرفته بود و باید بدان پرداخته شود.

ایزدی اعلام کرد: بعد از سقوط فاو و قبل از سقوط شلمچه سردار رضایی تصمیم گرفت ضمن مستحکم کردن خطوط دفاعی توسط یگان‌ها، بررسی شود یگان‌های اصلی سپاه چند خط پدافندی دارند؟ تقریباً به‌صورت میانگین، هر یگان سه خط پدافندی در نقاط مختلف داشت. آنجا ابلاغ کردند به قرارگاه‌های اصلی که از هر یگان حداقل یک خط کم کنید. هدف این بود که این یگان‌ها برای دفاع و نگهداری خطوط پدافندی خود از تمرکز بیشتری برخوردار باشند؛ بنابراین ما قبل از سقوط شلمچه در آرایش نظامی نیروهایمان در شلمچه، حلبچه و جزایر تغییراتی داریم. این تغییرات، در مقابل آن اتفاقات (حملات سریع عراق) آن‌قدر کند بود که در نهایت در عمل به نتیجه لازمه نرسید.

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها