یادداشت/ غلامرضا بنی اسدی

عملیات «مرصاد»، طلیعه مبارزه دائمی با نفاق

برخلاف جنگ با بعثی‌ها که بعد از 8 سال پایان یافت، مواجهه و مقابله ما با منافقان و نفاق هرگز به پایان نمی‌رسد بلکه فقط جبهه عوض می‌شود و راه همچنان ادامه دارد.
کد خبر: ۴۶۸۷۴۴
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۸ - 27July 2021

گروه استان‌های دفاع‌پرس - «غلامرضا بنی اسدی» روزنامه‌نگار و پیشکسوت دفاع مقدس؛ حکایت ما و عملیات مرصاد با همه عملیات‌های دیگر متفاوت است. نه اینکه رزمندگان ما، جانبازان و شهدای این عملیات، تفاوت داشته باشند با دیگر عملیات‌هایی که در دفاع مقدس رقم خورد و تقدیر عرشی سربازان آخرالزمانی نایب حجت خدا را رقم زد بلکه تفاوت در دشمنِ رو در رو بود و جهان‌بینی که به مقابله با اندیشه توحیدی آمده بود.

در دیگر عملیات‌ها ما بودیم و دشمن بعثی که توسط بلوک‌های قدرت شرقی و غربی حمایت می‌شد و از مزدوران جنگی سی و چند کشور جهان، لشکر می‌آراست. آنان بودند و همه باطل و ما بودیم تنها با خدا و حکایت چنان رقم خورد که آن‌ها به هیچ‌یک از آرزوها و برنامه‌های اعلام‌شده خود نرسیدند و ما به همه آنچه هدف‌گذاری کرده بودیم، رسیدیم و نگذاشتیم حتی غباری نشسته بر چکمه سرباز دشمن، از ایران خارج شود.

در مرصاد اما یک طرف ما بودیم و از روبرو انگشت‌هایی بر ماشه می‌رفت که به نانِ ما قوت گرفته و به آب این دیار «رشد» کرده بودند هرچند که هرگز «رشید» نشدند زیرا که در باتلاق فرقه‌گرایی و نفاق دست و پا زدن، قامت را چنان فرو می‌کاهد که تا قیامت هم نمی‌توانند به رشدِ بایسته برسند. کسانی شایسته رشدند که در صراط مستقیم، خود را به نظمی سازگار کنند که در هندسه امت - امامت تعریف می‌شود. آنان رشید نشدند، از رشادت هم بی بهره بودند و جنگشان را ارائه کردند؛ هرچه پر از تهور و جسارت اما به همان میزان از رشادت خالی.

اصحاب رشادت، خود را با کربلا معنا می‌کردند و آخرین نفس‎هایشان به «یا حسین» برمی آمد اما جسارت پیشگان هرزه‌گرد در نقطه پایانی زندگی، با شعار «به نام مسعود، به نام مریم» به استقبال هلاکت می‌رفتند؛ نام‎هایی که رمزِ گشودن درهای جهنم بود. آنجا در میدان مرصاد، جاهلان، بی رحمی را معنایی دیگر کردند. آنان که در حق مردم از هر رحمت و شفقتی عاری بودند، در حق خود هم بی رحمی و بلاهت را تمام کردند تا با انفجار نارنجک‌هایی که خود ضامنش را کشیده بودند، زمین را از لوث وجود خود پاک کنند.

یادم هست تنگه چهار زبر را، یادم هست رزم فرزندان امام رضا (ع) در لشکر ویژه شهدا را، یادم هست گردان امام علی (ع)، گردان الغدیر، گردان امام باقر (ع) و مردانی را که دست از جان شسته و به جهاد غنی‌سازی شده در برابر منافقان ایستادند و به خاکشان انداختند تا ثابت شود که ما با خائنان به ارتداد رسیده، با اجرای حدود الهی مقابله خواهیم کرد. چنین هم شد. دست‌هایی که به نشانه تسلیم بالا نرفت، به مرگ پایین آمد و آن عملیات با پیروزی ما تمام شد اما برخلاف جنگ با عراق که پایان یافت، مواجهه و مقابله ما با منافقان و نفاق هرگز به پایان نمی‌رسد بلکه فقط جبهه، عوض می‌شود. آنها فقط لباس تازه می‌پوشند اما نبرد ما براساس جهان‌بینی حقیقت ادامه می‌یابد.

از آن پس هم در موقف‌های متعدد با زائده‌های باقی‌مانده مرصاد جنگیدیم و امروز هم در میدان‌های متعددی رو در روییم و تا قیامت هم ادامه خواهد یافت و این امر، بیداری مدام و هوشیاری کامل را طلب می‌کند. موضوعی که همیشه باید بدان اهتمام داشته باشیم همین است؛ هوشیاری مدام و چشمان باز تا یک پلک برهم زدن ما را نبینند که دندان در نظم و نظام ما زنند. آنان به گمراهی خود، اصرار دارند ما هم بر چراغان کردن راه همت داریم تا هر روز از تعداد آنان کاسته شود که سیاهی را جز با نور نمی‌توان یقه درید ولذا گرچه عملیات مرصاد به پایان رسید اما مبارزه با نفاق، رسم‌الخط هر روزه مجاهدان است که باید بدان التزام داشت.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار