به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، ملی شدن صنعت نفت ایران در آغاز سال ۱۳۳۰ و پیروزی مردم مسلمان ایران در این نهضت عظیم، یکی از برگهای زرین تاریخ کشورمان در مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی است که روحانیت همچون همیشه نقشی مهم در آن داشته است.
هر چند عدهای در این ۷۰ سال تلاش کردهاند این دستاورد بزرگ و ملی را جدا از تلاشهای روحانیت و حوزههای علمیه و تنها منحصر به جنبش ملی و روشنفکران ملیگرا جلوه دهند؛ با این حال مبارزه روحانیت در عرصه ملی ـ اسلامی از سالها پیش از مشروطه آغاز شده بود و پس از آن نیز تداوم داشت تا به نهضت اسلامی دهه ۴۰ و سرانجام به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
جنبش تحریم تنباکو و دفاع از صنایع داخلی، تاسیس شرکت اسلامیه در اصفهان در دهه پیش از مشروطه و شکلگیری جنبش تحریم اجناس خارجی، مخالفت «آیتالله ملاعلی کنی» با اعطای امتیاز به «بارون جولیوس دو رویتر» انگلیسی و موارد دیگری از این دست، نمونههایی از تلاش روحانیت برای گشودن جبهه مبارزه با اعطای امتیازهای ملی به بیگانگان است.
نهضت ملی نفت نیز به دلیل حمایت بخش میانی روحانیت از آن، بهویژه در شهرهای بزرگی مانند اصفهان، انگیزهای برای زنده شدن احساسات مذهبی در عرصه سیاست شد و «آیتالله کاشانی» بار دیگر با احیای برخی از اندیشههای «آیتالله سید حسن مدرس» در خصوص پیوستگی دین و سیاست، گام سرنوشتساز و انکارناپذیری را در گشودن این جبهه برعهده داشت.
در تمامی مراحلی که صنعت نفت برای ملی شدن طی کرد، علما و از جمله آیتالله کاشانی نقش محوری و رهبری داشتهاند. حضور علما در این جریان سبب شد هم طرفداران مصدق و عامه مردم در ادامه این راه استقامت ورزند و هم مخالفان ملی شدن نفت (اعم از خودفروختگان داخلی و سفارتهای بیگانه) ناخودآگاه این نهضت را دارای سمت و سوی دینی بدانند.
آیتالله کاشانی برای جلوگیری از تصویب قرارداد نفت با انگلیس در مجلس، اعلامیهای خطاب به ملت ایران، درباره ملی کردن صنعت نفت صادر کرد و از همه افراد مملکت درخواست کرد که ملی شدن صنعت نفت ایران در مناطق کشور بدون استثنا را مطالبه کنند؛ پس از انتشار این اعلامیه اجتماع بزرگی در مسجد شاه سابق برگزار شد و سخنرانان راجع به ابطال قرارداد نفت به سخنرانی پرداختند و خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند.
آیتالله کاشانی نیز سخنرانیهایی علیه رزمآرا نخستوزیر وقت که همچنان بر تصویب قرارداد الحاقی نفت پافشاری میکرد و ملت ایران را حتی شایسته ساختن لوله هِنگ نمیدانست، ایراد کرد که در قطعنامه پایانی آنها، بار دیگر از ملی کردن صنعت نفت ایران به عنوان خواسته عمومی یاد شده بود.
رزمآرا گفته بود مخالفان قرارداد نفت اگر زیاد پافشاری کنند مسجد را بر سر کاشانی و مجلس را بر سر مصدق خراب خواهم کرد؛ اما در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ توسط فدائیان اسلام اعدام انقلابی شد و از پای درآمد.
آیتالله کاشانی در برداشتن آخرین گامها برای ملی کردن صنعت نفت و کوتاه آمدن دست بیگانگان از منابع ثروت ملی و دخالت در امور کشور همزمان با تشییع جنازه رزمآرا، دستور داد تظاهرات ملی و همگانی در خیابانهای تهران برپا شود؛ شاه از طریق سرلشکر ضرابی برای آیتالله کاشانی پیامی فرستاد تا مانع تندرویهای فدائیان اسلام شود و اجتماعی را که قرار بود در میدان بهارستان برپا شود متوقف کند؛ اما ایشان نپذیرفتند و سرانجام تظاهرات بزرگ ۱۰۰ هزار نفری در تهران به راه افتاد.
غیر از آیتالله کاشانی علمای دیگری نیز در شکلگیری نهضت ملی کردن نفت نقش مهمی داشتند؛ آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری که از مراجع تقلید وقت بود فتوایی شرعی به ضرورت ملی شدن صنعت نفت صادر کرد و دیگر مراجع تقلید همچون آیتالله صدر، آیتالله بهجت و آیتالله فیض نیز فتاوایی در همین زمینه صادر کردند که سبب شد تودههای وسیعی از مردم مذهبی در سراسر کشور به حمایت از ملی شدن صنعت نفت قیام کنند.
آیتالله خوانساری در پاسخ به استفتایی در خصوص همراهی با نهضت ملی شدن صنعت نفت فرمودند: چگونه ممکن است اجازه دهیم اجانب نفتی را که متعلق به میلیونها مسلمان است ببرند و اینها را در امر معیشت سرگردان کنند؛ آیا اهتمام به امور مسلمین، مصداقی بهتر از این دارد که میلیونها مسلمان به این فلاکت و با این وضعیت رقتبار نباشند؟! دیگر که عذری برای مابقی میماند خصوصاً با اینکه مثل حضرت مستطاب آیتالله کاشانی که مجتهدی عادل و با شهامت دلسوز و فداکار برای مسئله دین و دنیای مردم است، با این همه جدیت مردم را بیدار میکنند، دیگر مجال عذری برای کسی باقی نمیماند.
در شهرستانها بیشترین حضور علمای شیعه در نهضت ملی شدن نفت در بیانیهها و اعلامیههایی جلوه میکند که طی آن حضور مردم در صحنه و دفاع از ایده ملی شدن صنعت نفت تکلیف شرعی دانسته شده است از همه مهمتر از اعدام انقلابی سپهبد رزمآرا توسط گروه فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی است که پس از آن دیگر هیچ یک از نمایندگان وابسته به انگلیس نتوانستند در مقابل ملی شدن صنعت نفت که خواسته مردم بود از خود مقاومت نشان دهند؛ از این رو گزارش کمیسیون نفت به شرح زیر جهت تصویب به مجلس تقدیم شده و در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب مجلس شورا و در ۲۹ اسفند به تصویب مجلس سنا رسید.
«بنام سعادت ملت ایران و به منظور تامین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی شود یعنی تمام عملیات اکتشاف استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد.»
انگلیس که از غارت نفت ایران سود کلانی میبرد در مقابل ملی شدن نفت از ابتدا مخالفت کرد و تا پس از تصویب آن دست از مخالفت برنداشت، اما با مقاومت مردم ایران، استعمار گامی به عقب نهاد و سه پیشنهاد برای تداوم همکاری در صنعت نفت ایران به مقامات ایرانی داد.
انگلیس در عین حال ایران را تحریم کرد و در اردیبهشت ۱۳۳۰ از ملی شدن نفت ایران در دادگاه لاهه شکایت کرد و سپس با ارسال رزمناوهای خود به آبهای مجاور ایران، کشور را به حمله تهدید کرد. هرچند این تهدیدات با وجود موقعیت ایران و طرح مسئله جهاد مسلمین موثر واقع نشد و سپس انگلیس آمریکا را واسطه کرد و با دولت بعدی که مصدق رئیس آن بود به مذاکرات پرداختند.
آمریکا برای شکستن انحصار انگلیس تا سال ۱۳۳۱ از ملی شدن نفت ایران و دولت مصدق حمایت کرد.
ولی با عمیق شدن نهضت ملی و به دلیل هراس از سلطه کمونیسم شوروی در ایران، از انگلیس حمایت و با آنان به توافق رسید که حاصل این توافق کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت مصدق و انعقاد قرارداد کنسرسیوم بود.
به یقین اگر فعالیتهای آیتالله کاشانی نبود، مصدق و جبهه ملی نمیتوانستند در برابر فشارهای انگلیس و مخالفان داخلی ملی شدن نفت ایستادگی کنند؛ پیامهایی که ایشان خطاب به کارمندان و کارگران شرکت نفت خوزستان صادر میکردند تا تحرکات انگلیس برای خلع ید و کارشکنی در کار کارگران و کارمندان شرکت نفت را خنثی کنند، تاکید داشت با حفظ اتحاد، اتفاق و انتظامات از دولت مصدق پشتیبانی کنند و از هرگونه اعتصاب که موجب اغتشاش شود خودداری و از دسایس و ایدههای انگلیسیها و سایر مفسدان پیروی نکنند.
همچنین وقتی سفیر انگلیس در بیانیهای از دکتر مصدق خواست که ایران باید از مخاطرات القای یک طرفه قرارداد نفت پرهیز کند و توجه داشته باشد که حل اختلاف از طریق دوستان موجب جلب سرمایه خارجی و ایجاد اعتبار برای کشور خواهد بود، آیتالله کاشانی از مردم خواست تا در میدان بهارستان تجمع کنند و در این تجمع ضمن اظهار تنفر از دخالت آمریکا در امور ایران، بر خلع ید انگلیس از نفت ایران تاکید کرد.
وقتی دولت انگلیس در اولین اقدام خود در قبال ملی شدن نفت ایران، دولت دکتر مصدق را به مداخله نظامی تهدید کرد و چتربازان خود را به حالت آمادهباش درآورد، آیتالله کاشانی ضمن ارسال پیامی به مردم عراق که نیروهای انگلیسی در آبهای کشور آنان برای مقابله با ایران حضور یافته بودند، از آنان خواست تا با نیروهای دشمن به مقابله برخیزند و کشور خود را از لوث وجود اجنبیها پاک کنند؛ همچنین طی بیانیهای اعلام کرد که در صورت تهدید نظامی انگلستان فتوای جهاد صادر خواهد کرد.
از سوی دیگر، دولت انگلستان که به هر وسیلهای میکوشید تا دوباره به منابع سرشار نفت ایران دست یابد، اقدام به آشوب و ایجاد زمینههای ناآرامی و نارضایتی در میان مردم میکرد تا پشتوانه مردمی نهضت را از بین ببرد.
آیتالله کاشانی در این زمینه هم علیرغم اعتراضهایی که به دولت داشت (همچون اعتراضات فدائیان اسلام مبنی بر لزوم اجباری شدن نماز جماعت در ادارات، الزامی شدن حجاب در سراسر کشور، ممنوع شدن مشروبات الکلی و اخراج کارمندان زن از ادارات) باز هم از دولت مصدق حمایت کرد و در پاسخ به خبرنگاری که در مورد این طرحهای فداییان اسلام سوال کرده بود، هوشمندانه بدون اینکه نگران شود پاسخ داده بود «فعلا دفع شر انگلستان مورد نظر است.»
مصاحبه و مذاکره با خبرگزاریها و دیپلماتهای خارجی از دیگر فعالیتهای آیتالله کاشانی پس از ملی کردن صنعت نفت و در حمایت از دولت مصدق بود که برخی سیاستهای اشتباه مصدق منجر به شکست این انقلاب عظیم با کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد شد.
انتهای پیام/ 151