حاشیه نگاری از مراسم غبارروبی مزار شهدا به مناسبت روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران

چه زیبا بود فاتحه کودکان بر سر مزار شهیدی گمنام. که ای شهید، اگرچه گمنامی اما برای ما نامی آشنا داری. گویی مانند پدرم مانند مادرم تو را می شناسم.
کد خبر: ۳۷۹۱
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۲ - 27September 2013

حاشیه نگاری از مراسم غبارروبی مزار شهدا به مناسبت روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، روز تجدید بیعت و غبارروبی مزار شهدا بود که برای تهیه گزارش به بهشت زهرا(س) رفتم. درحال ورود به بهشت زهرا(س) بودم که پرچم جمهوری اسلامی توجهم را به خود جلب کرد. چه غرورانگیز بود تکان خوردنش. اما نسیم آرام می وزید که مبادا غرورش لکه دار نشود. وچه زیبا بود سایه پرچم بر مزار شهدا. آری اینان رفتند تا سایه پرچم الله از سرملت ایران کم نشود.

دراین مسیر، شهیدان گمنامی را دیدم که چه غریبانه اما سرافراز آرامیده بودند، ناآشنا اما شهیدانی که با خون خود عظمت و بلندی این پرچم را تضمین کردند.

در اینجا همه چیز بوی دیگری می دهد، بوی اخلاص، بوی عشق، بوی دلدادگی؛ بوی خدا.

در اینجا هرکس هرکاری از دستش برمی آید بی هیچ مزد و توقعی انجام می دهد.

یکی خطاطی می کند.

دیگری چای به مردم تعارف می کند و جوانی که کفش های زائران شهدا را واکس می زد و خاک آنها را تبرک می کند و می گوید: "خاک این کفش ها کثیف نیست، غبار مزار شهداست."

اینجا همه آمده اند بیعتی تازه کنند. رزمندگانی که به ملاقات و دیدار دوستان شهیدشان آمده اند. چه با حسرت به قبورشهدا می نگریستند.

پدر و مادری را دیدم که می گفتند: پسرمان طلبه بود و در جبهه ها سخنرانی های غرایی برای رزمندگان می کرد."حیف که دشمن تاب صدایش را نیاورد و گلویش را درید."

پدری را دیدم گل هایش را بر سر مزار پسرش پرپر می کرد اما خوشحال و راضی بود و می گفت: "پسرم پرپر شد اما فدای علی اکبر امام حسین(ع)."

و چه زیبا بود فاتحه کودکان بر سر مزار شهیدی گمنام. که ای شهید، اگرچه گمنامی اما برای ما نامی آشنا داری. "گویی مانند پدرم مانند مادرم تو را می شناسم."

هوای کربلا ز یاد من هرگز نخواهد رفت

ز یادم یاد یاران شهید هرگز نخواهد رفت

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار