گروه بینالملل دفاعپرسـ رحیم محمدی؛ ارتش کودککش رژیم صهیونیستی طی سالهای اخیر پیرامون توانمندیهای نظامی خود بهویژه در خصوص پدافند هوایی بارها مطالب متعددی را منتشر کرده بدین صورت که هیچ موشکی قادر به عبور از لایههای متعددی پدافند آنها نیست، اما بر خلاف آنچه آنها عنوان کردند و رسانههای وابسته به این رژیم جعلی در بزرگنمایی آن تمام تلاش خود را انجام دادند، لایههای متعدد پدافندی آنها تاکنون در مقابله با پرتابههای رزمندگان مقاومت در غزه نتوانسته عملکرد خوبی از خود به جای بگذارد و این نشان میدهد همه ادعاهایی که درباره سیستمهای پدافند رژیم اشغالگر قدس مطرح شده، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.
این رژیم برای مقابله با حملات هوایی اعم از حملات موشکی و راکتی، هواپیما و بالگرد از چندین سامانه پدافندی بهره میبرد بدین ترتیب که در حلقه اول از موشکهای استینگر استفاده میکند؛ موشکهایی که دوشپرتاب و گرمایاب است، میتواند انواع پرندههای با سرنشین و بدون سرنشین را در محدوده چهار هزار و ۸۰۰ متری و در ارتفاع ۱۸۰ تا سه هزار و ۸۰۰ متری مورد اصابت قرار دهد.
بعد از این حلقه، سامانههای پدافندی «گنبد آهنین» قرار دارد؛ این سامانه که با هزینه ۵۵ میلیون دلاری برای مقابله با پرتابههای کوتاه بُرد مانند راکت و خمپاره که در فاصله چهار تا ۷۰ کیلومتر باشند، بکار گیری میشود نیز تاکنون نتوانسته انتظارها را برآورده سازد، زیرا در حملات راکتی رزمندگان مقاومت در غزه بسیاری از پرتابههای حماس، توانسته از سامانه یاد شده عبور کرده و به اهداف مورد نظر اصابت کند.
این در حالی است که سامانه گنبد آهنین باید برای هر پرتابهای که به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک میشود دو فروند موشک «تامیر» آمریکایی شلیک کند که طبق آنچه اعلام شده هر فروند از این موشکها قیمتی معادل ۶۰ هزار دلار و راکتهای حماس نیز قیمتی حدود ۸۰۰ دلار دارد.
اما سامانه بعدی «فلاخن داود» نام دارد؛ «فلاخن داود» هم برای رهگیری موشکهای بالستیک، راکتهای میانبرد و دوربرد و موشکهای کروز طراحی شده به عبارت دیگر این، سامانهای میان برد است که بنابر آنچه عنوان شده باید اهداف هوایی را تا فاصله ۴۴۷ کیلومتری ردیابی و منهدم کند که این سامانه هم تاکنون کارایی خود را در نبرد ارتش رژیم صهیونیستی با حزب الله لبنان و رزمندگان مقاومت فلسطین نتوانسته نشان دهد.
پس از «فلاخن داود»، «باراک» عهده دار حفاظت از حریم هوایی رژیم اشغالگر قدس را برعهده دارد؛ «باراک» موشکی با برد درگیری ۷۰ کیلومتر و سقف ارتفاع درگیری ۱۶ هزار متر است و اهداف را با برخورد مستقیم منهدم میکند و بنابر آنچه عنوان شده سامانه باراک میتواند هم زمان هشت هدف را منهدم کند.
اما سامانه بعدی «پاترویت» است که توانایی مقابله با موشکهای بالستیک، کروز، و هواگردها را در تمامی شرایط آب و هوایی و در هر ارتفاعی دارد؛ این سامانه هم اگر چه تبلیغات زیادی برای آن شده، ولی میزان کارایی «پاتریوت» در جنگ سعودیها با حوثیهای یمنی نشان داده که تا چه حد حملات موشکی را بی اثر میکند.
«آرو ۲ و ۳» (پیکان یا تبر) نیز در حلقههای آخری پدافند هوایی رژیم کودک کش صهیونیستی قرار گرفته است؛ «آرو ۲» بنابر مشخصات اعلامی میتواند اهدافی را در فواصل بین ۶۰ تا ۱۰۰ کیلومتری را کشف و منهدم کند بدین صورت که هر مجموعه از سیستم موشکی «آرو» که برای مقابله با موشکهای بالستیک ساخته شده، چهار یا هشت لانچر (پرتابگر) موشک دارد و هر لانچر نیز شامل شش فروند موشک آماده شلیک است.
بنابراین ارتشی که از چنین تنوع پدافند هوایی برخوردار است باید بتواند با هر پرتابهای مقابله کند، ولی آنچه در صحنه جنگ دیده میشود، برخلاف اطلاعات داده شده برای هر کدام از این سامانههای پدافندی است البته در اینجا نکتهای وجود دارد و آن اینکه شاید اگر رزمندگان مقاومت در غزه به جای پرتاب رگباری راکتهای خود، به شلیک چند فروند اکتفا میکردند، سامانههای یاد شده میتوانستند هر آنچه که پرتاب میشود را در آسمان منهدم کنند، ولی شلیک رگباری راکتها از غزه، نشان داد که سامانههای گران قیمت پدافند هوایی صهیونیستها در برابر چنین روشی طراحی نشدند و در نتیجه نمیتوانند کارایی خود را به نمایش بگذارند.
به عبارت دیگر شیوه نبرد نامتقارنی که رزمندگان فلسطینی در پیش گرفتند باعث شده تا تجهیزات گران قیمت و به روز ارتش پوشالی رژیم صهیونیستی کارایی خود را از دست بدهند.
انتهای پیام/ 231